مریم احمدی شیروان/
در واپسین لحظات شب دوازدهم اردیبهشت سال 1358، گروهک فرقان، استاد مرتضی مطهری را به جرم داشتن اندیشههای ناب اسلامی ترور کرد و به شهادت رساند؛ تا حسرت بهرهمندی بیشتر از این نظریهپرداز، فیلسوف و فقیه زمانشناس بر دل انقلاب اسلامی باقی بماند. به همین مناسبت، حجتالاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه، پژوهشگر فلسفه دین و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، برایمان از مردی میگوید که با کتابها و سخنرانیهایش، نسلی انقلابی و آگاه را رشد داد.
شخصیتی جامع در علم و عمل
استاد شهید مطهری یک انسانشناس آشنا به زمان بود و چنان جایگاه والایی داشت که رهبر کبیر انقلاب پس از به شهادت رسیدن او گفتند: «من فرزند بسیار عزیزی را از دست دادم و در سوگ او نشستم؛ او از شخصیتهایی بود که حاصل عمرم محسوب میشد». دکتر خسروپناه درباره این موضعگیری کمنظیر امام خمینی(ره) میگوید: «شهید مطهری شخصیت جامعی از نظر علمی و عملی بود. او تنها از نظر علمی فقیه، فیلسوف و مفسر نبود. بلکه جامعیتی از علوم اسلامی را داشت که با آن جامعیت توانست منظومه جامعی را ارائه داده و تمام مسائل را پوشش دهد. اشراف او به مسائل اعتقادی، اخلاقی، رفتاری، اجتماعی و سیاسی از ویژگیهایی بود که سبب شد رهبری اینچنین اظهارنظر کنند.»
او اضافه میکند: «ویژگی دومی که سبب شد امام(ره) به عظمت از او یاد کند و به تعبیر مقام معظم رهبری اندیشههایش مبنای نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرد، مسئلهشناسی او بود. دانش بعضی از مفسران و فیلسوفان، دانش گذشتگان است؛ حتی ممکن است نسبت به آن دانشها تسلط کافی نیز داشته باشند اما این توان را ندارند که از این میراث گذشتگان برای حل مسئلههای امروز بهرهای داشته باشند؛ اما شهید مطهری مسئلهشناسی زمانه داشت و بر اساس مبانی، دانش و علوم اسلامی که در اختیار داشت مسائل زمانه را به شیوایی پاسخ میداد. بانک، ربا و... در حوزه اقتصادی، اسلام و مقتضیات زمان در حوزه اعتقادی، اسلام و مقتضیات زمان، اسلام و ایران در حوزه تاریخ تمدن، عدل الهی و رابطه علم و دین یا تعارض علم و دین همه از مسئلههای زمانه بود که شهید مطهری به آنها میپرداخت. او مسئلهشناس بود و قابلیت و توانایی پاسخگویی حل مسائل را داشت.»
نگاه رسالتمحورانه، نه کاسبکارانه
رئیس سابق مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در ادامه و با اشاره به تهذیب و تهجد شهید مطهری، بیان میکند: «او اهل نماز شب، مناجات با خدا و بکا بود و با خدا ارتباط معنوی قوی داشت؛ این ارتباط با خدا برای او شخصیتی ساخته بود که درد دین داشت و اگر شبههای بین جوانان مطرح میشد، رسالتمحورانه به پاسخ آنها اقدام میکرد نه کاسبگرایانه و به عنوان یک شغل. او هیچ وقت به دین، به عنوان شغل نگاه نمیکرد؛ حتی علت اینکه اقدام به تدریس فلسفه در دانشگاه کرد همین بود که نمیخواست معیشتش از طریق امور دینی تأمین شود.»
خسروپناه خاطرنشان میکند: «برخی همدورهایها و بزرگان معاصر با ایشان، که خوشبختانه برخی هنوز هم در قید حیات هستند، همان مسیر شهید را طی کردهاند؛ افرادی مانند آیتالله جوادی آملی، آیتالله مصباح و... همه در مکتب علامه طباطبایی زیست کرده و اندیشیدهاند. آنها نیز همان مشی را دنبال کرده و به پرسشهای زمانه پاسخ میدهند. شاهد هستیم که آثار ارزشمندی از این بزرگان در اختیار ماست. به عبارتی آنها ادامهدهنده راه و اندیشه شهید مطهری و مکتب علامه طباطبایی هستند و این سلسله حسنه استمرار پیدا میکند. پس از آنها نیز شاگردان این بزرگواران راه را ادامه خواهند داد.»
نظامات اجتماعی باید در حوزهها تدریس شود
این پژوهشگر فلسفه تصریح میکند: «بحثهای مذاق، فقههای تخصصی، پاسخ به شبهات و مسائلی از این قبیل همان راه شهید مطهری بوده که در حال ادامه پیدا کردن است؛ البته امید داشتیم پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی، گفتمان عمومی حوزه، استمرار راه شهید مطهری باشد، اما این گفتمان هنوز عمومی نشده ولی به صورت جزیرهای در حوزه علمیه و توسط برخی فضلای حوزه دنبال میشود.»
او با تأکید بر اینکه اندیشمندان حوزوی و طلاب همه در تلاش برای خارج نشدن از این مسیر هستند، میافزاید: «کاملاً مشهود است که این مسیر ادامه پیدا میکند؛ امیدوار هستیم فضای عمومی حوزههای علمیه قم، مشهد، اصفهان، خوزستان و استانهایی که از حوزه علمیه غنی برخوردارند به سمت گفتمان شهید مطهری باشد البته این اتفاق هنوز بهطور کامل و جامع نیفتاده اما در برخی استانها شاهد اثرگذاری آن هستیم.»
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه سبک اندیشهورزی شهید مطهری باید در حوزههای علمیه گسترش پیدا کند، بیان میکند: «یکی از راهکارهای رسیدن به این اهداف این است که غیر از دروس متعارف حوزه مانند ادبیات، فقه، اصول، رجال و تفسیر که باید خوانده شود، لازم است مباحث نظامات اجتماعی نیز در حوزهها تدریس شود؛ نظام سیاسی اسلامی، اقتصاد اسلامی، فرهنگ اسلامی و... بیشک اگر نظامات اجتماعی و منظومه فکری شهید مطهری هم در حوزهها تدریس شود، میتوانیم امیدوار باشیم که در گفتمانسازی تفکر شهید مطهری در حوزهها موفق باشیم.»
اندیشههای شهید مطهری هنوز کاربردی است
خسروپناه در ادامه و درباره اندیشههای شهید مطهری میگوید: «هنوز پس از گذشت 40 سال از شهادت ایشان، همچنان اندیشههای شهید مطهری کاربردی است؛ البته منظور اصل فرمایشات ایشان و مباحثی که مطرح کردهاند، هست. برخی از آنها مباحث فطری و بنیادی هستند، مانند جبر و اختیار، عدل الهی، توحید، معاد، رابطه علم و دین و... و میدانیم که مباحث بنیادین تاریخ مصرف ندارد؛ البته پاسخهایی که شهید مطهری دادهاند باید کاملتر و بهروزتر شود و مثالهای جدیدتری برای آنها ذکر شود. در این مدت پرسشها و شبهات جدیدتری هم در حوزه دین مطرح شده که باید به آنها نیز پاسخ داده شود. علاوه بر آن مباحث جدیدتری هم مانند علم دینی، علوم انسانی اسلامی و... وجود دارد که در زمان شهید مطهری به این شکل نبوده است و باید محققان آنها را دنبال کرده و به این مسائل جدیتر بپردازند. اگر کسی آثار شهید مطهری را بخواند منظومه معرفتی و فکری پیدا میکند که با این منظومه فکری و معرفتی به توانمندیای در اسلامشناسی راه مییابد تا با چالشهای جدیدتری که پاسخ آنها در آثار شهید مطهری وجود ندارد روبهرو شده و پاسخ تمامی آنها را از آثارش بهدست آور
نظر شما